نوعی بیماری ژنتیکی است که در این بیماری ژنی که سازنده پروتئین است و به انعقاد خون کمک می کند آسیب می بیند.
جزایر لانگرهانس (به انگلیسی: Islets of Langerhans) سلولهایی درون لوزالمعده هستند که به ترتیب هورمونهای گلوکاگون، انسولین وسوماتواستاتین را از سلولهای آلفا، بتا و دلتای خود ترشح میکنند.
این سلولها در سال ۱۸۶۹ توسط کالبدشناس، آسیب شناس آلمانی پاول لانگرهانس کشف شدند. جزایر لانگرهانس ۱ تا ۲ درصد از از حجم لوزالمعده را گرفتهاند. حدود یک میلیون از این جزایر در بدن فرد بالغ وجود دارد. سلولهای جزیرهای هورمونهای پلی پپتید پانکراسی را نیز ترشح میکنند.
انواع سلولها
معمولاً در انتهاهای ماهیچهها بافت همبند متراکم شده و ساختاری به نام زَردپـِی یا تاندون (به انگلیسی: Tendon) را تشکیل میدهد.
زردپی از بافتهای رشتهایمانند است که ماهیچه را به استخوان متصل میکند و توانایی مقاومت در برابر کشش را دارا است. زردپیها مانند رباطها ازکلاژن ساخته شدهاند و تفاوت آنها در این است که رباط استخوانی را به استخوان دیگر متصل میکند.
زردپیها حاوی دستجاتی از رشتههای موازی کلاژن هستند و این ساختارها معمولاً ریسمانگونه و سفیدرنگ و در طول و ضخامتهای مختلف دیده میشوند. در محل اتصال زردپیها به استخوان رشتههای کلاژن به داخل بافت استخوان متراکم نفوذ کرده ولی بافت همبند اطراف دستجات کلاژن با پریاسلنوم یکی میشوند.
۷۰٪ ساختمان زردپی از آب است. ۸۶٪ وزن خشک زردپی از کلاژن تشکیل شدهاست، ۲٪ از الاستین ،۵–۱٪ از پروتئوگلیکان و ۰٫۲٪ از اجزای غیر آلی مانند مس، منگنز و کلسیم.
در گذشته فرض براین بود که زردپیها تنها سازوکاری هستند که عضلات را به استخوانها وصل کرده و در نتیجه نقش انتقال نیرو را ایفا میکنند. به علاوه اینکه از طریق این اتصال، تاندونها میتوانند به صورت منفعلانه نیروها را در طی حرکت تغییر داده و در نتیجه بدون انجام کار اضافه به افزایش پایداری حرکت کمک کنند. با این حال، در طی دو دهه گذشته، تحقیقات زیادی بر روی خواص کشسانی برخی از تاندونها و قابلیت عملکرد آنها به عنوان فنر تمرکز یافتهاست. باید در نظر داشت که تاندونها لزوماً عملکرد مشابه از خود نشان نمیدهند. بعضیها عمدتاً مسئول تنظیم موقعیت هستند، مانند انگشتان دست در هنگام نوشتن (تاندون موضعی) و بعضی اثر فنر مانند از خود نشان داده و باعث بهبود مصرف انرژی در راه رفتن میشوند (تاندون ذخیرهسازی انرژی).
زردپیهای ذخیرهساز انرژی میتوانند با بازده بالایی انرژی را ذخیره کرده و سپس آزاد کنند. برای مثال، در طی یک قدم انسان، تاندونهای آشیل همراه با حرکت مفصل مچ پا کشیده میشوند. در قسمت پایانی هر قدم، زمانی که کف پا خم میشود (انگشتان پا در جهت پایین قرار میگیرند)، این انرژی ذخیره شده آزاد میگردد. این سازوکار سود دیگری هم دارد. از آنجا که در طی این حرکت زردپی کشیده میشود، عضله نیاز به تغییر طول کمتر و حتی عدم تغییر طول خواهد داشت و در نتیجه قادر است نیروی بیشتری از خود تولید کند.
که در هر یک از این لوبها حواس مختلفی وجود دارد برای مثال لوب پیشانی : حس بویایی؛ لوب پس سری: حس بینایی؛ لوب گیجگاهی: حس شنوایی؛ لوب آهیانه: مرکز حواس پیکری مانند لامسه. همچنین مغز دارای دستگاه لیمبیک هست.
مغز در همهٔ مهرهداران و بیشتر بیمهرگان مرکز دستگاه عصبی است. تنها شماری از بی مهرگان مانند اسفنج دریایی، عروس دریایی، آبدزدک دریایی بالغ و ستاره دریایی مغز ندارند، هرچند دارای بافت عصبی پراکندهای هستند. مغز در سر و معمولاً نزدیک اندامهای حسی نخستین مانند بینایی، بویایی، چشایی و شنوایی قرار دارد. مغز مهره داران پیچیدهترین اندام بدنشان است.
از دید فیزیولوژی و تکاملی زیستی، کار مغز کنترل متمرکز بر روی سایر اندامهای بدن است. مغز با تولید الگوهای فعالیت ماهیچهها یا با هدایت مواد شیمیایی تراوشی که هورمون نام دارند، بدن را کنترل میکند. این کنترل متمرکز سبب پاسخ سریع و هماهنگ به تغییرات محیط میشود. برخی انواع پایهای از پاسخ مانند بازتاب یا رفلکس عصبی میتواند توسط طناب نخاعی یا گرهها ایجاد شود، اما کنترل پیچیده و هدفمند بر رفتارها بر پایهٔ حسهای ورودی پیچیده نیازمند توانایی یکپارچهسازی اطلاعات یک مغز متمرکز است.
بتازگی محققان دانشگاه نورت وسترن در آمریکا درحین مطالعه اثرات یک داروی ضد افسردگی بر روی موشها به این نتیجه رسیدند که عملکرد مغزهای دو جنس نر و ماده در سطح مولکولی متفاوت است. دراین مطالعه یک تفاوت شیمیایی در میان مغزهای نر و ماده کشف شد و محققان دریافتند که این اختلاف در سطح مولکولی و در تعامل میان مولکولهای ERalpha and mGluR1 است.
از نظر فلسفی نیز آنچه که مغز را متمایز از بقیه اندامها میکند، ایجاد ارتباط فیزیکی بین بدن و ذهن است. امروزه دانستههای دقیقی در مورد کار هریک از سلولهای مغز وجود دارد اما درک همکاری همزمان و روش عمل میلیونها سلول مغزی با هم هنوز نیاز به پژوهش دارد.